شیرین زبانم
مهدیار من میگه:
بابا
آ بَ
مامًا
مم
نمیدونم شاید در این چند روز دذوق زده شدم که یادم رفته این اصوات و صداهایی که در میاره
اتفاقی به زبونش میان و شاید برای طفل شش ماه و بیست روزه زود باشد
حالا زود باشد یا نه من مادرم و دلم پراست از خواستن ها......
شاید اتفاقی در کار است.....
اما اگر اتفاقیست چرا پسر باهوشم وقتی شیر میخواهد مم را ادا میکند؟؟؟؟؟؟؟
یا وقتی کنارشم وبا آغوش بازش آغوشم را میخواهد مرا ماما میخواند؟؟؟؟؟؟
و بابا گفتن هایش هم حکایت دل تنگی مسعودم را دارد که این روزها ی آخر سال را تا آخر شب کار میکند و منو مهدیارم دلتنگش میشویم و دوری پدر از پسر
پسر را به زبان آورده نمیدانم شاید...............مهربانم خدا قوت
واین شیرین زبانی اتفاقی هم اگر باشد برای لحظه های شیرین مادریم کافی و دلچسب است....
خدایا "حافظ گلم باش!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی