سید مهدیارسید مهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
مهدیس ساداتمهدیس سادات، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

دلنوشته های مامان مهدیار

مهدیار نازنین برادر زیباترین دختر دنیاس

خاطرات اولین سفر

1392/2/1 16:58
نویسنده : مامان فائزه
1,175 بازدید
اشتراک گذاری

آخرین سه شنبه سال نود ویک ساعت 4بعداز ظهر منوبابایی و مامانی و مامان جون باباجون و خاله جون ها و دایی جون و بابابزرگ و مامان بزرگ وعمو مصطفی حرکت کردیم به سمت شهر امام رضا , مشهد

من تا شب توی ماشین خواب بودم حتی وقتی مامانی و بابایی و بقیه کنار جاده وایستادن واسه مراسم چهار شنبه سوری هم لالا کرده بودم 

مامانی میگه سال قبل همچین شبی بعداز آتیش بازی همه رفتیم باباجون و مامان جون رو بدرقه کردیم واسه سفر به سوریه و کربلا

امسال هم داریم میریم پابوس امام رضا............

مهدیار در حرم امام رضا

حرم امام رضا خیلی جای قشنگی بود من تعریفش رو از مامانی و بابایی شنیده بودم حالا که دیدم متوجه شدم مامان و بابا منو خوب جایی آوردن وقتی جمیعت رو دیدم باورم نمیشد که اینقدر اینجا مامان بابا و نی نی هست امام رضاع خیلی بزرگ و دوست داشتنیه که این همه زائر داره 

من قرآن هم خوندممهدیار در حرم امام رضا

بعد از زیارت ما تفریح و خرید هم رفتیم .......

رفتیم چالیدره و کلی خوش گذشت اینم عکسام....

مهدیار خوش اخلاق

چالیدره

 

مهدیار و بابایی

 

 

مهدیار و جوجه

 

بقیه عکس ها در ادامه مطلب......................

 

 

توپ کلاه شده

 

 

مهدیار و سبد میوه

باباجون بابایی عموجون دایی جون ناهار درست میکنند منم توی چادر پیش مامانی هستم

اینچا هم طرقبه س

بابایی باباجون عموجون دایی جون

ما از مشهد داریم برمیگردیم و از سمت شمال کشور استان مازندران برمیگردیم شهرمون

اینجا داریم صبحانه میخوریم مامانم منو آورده اینور روی چمن ها عکس بگیریم

مهدیار در مازندران

 

مهدیار

 

آفتاب میگیرم

 

مهدیار

منو بابایی و عموجون و دایی جون در حال مطالعه نقشه

 

وای چقدر خسته شدم  ناهار خوردم و حالا لالا کردممهدیار و لالا

من دریا هم اومدم حیف که هواسرد بود از دریا هم مامانی و بابایی واسم خیلی تعریف کرده بودن خدایی چه جای قشنگیه ها....  لحظه شماری میکنم تابستون بیاد ما بیایم دریا و کلی با بابایی آب تنی کنم

دریا

 

 

من رانندگی هم کردم م م م

رانندگی

 

ماشهرهای زیادی رو دیدیم و و الان رسیدیم منجیل و من نشستم کنار سد منجیل

مهدیار

 

میگن آدما توی سفر پخته میشن من که همه چی رو تجربه کردم

از درخت هم بالا رفتم........

مهدیار

 

قایق سواریمهدیار

 

 

مهدیار

 

اینم آخرین عکس این مسافرت

الان20کیلومتری شهرمون هستیم............

کلی بهم خوش گذشت یه کوچولو هم خسته شدم اما اصلا مامانی رو اذیت نکردم مثل یه مرد توی این سفر پا به پای بقیه خوش گذروندم

واین چند روز از بهترین روزهای زندگی 7ماهه م شد

راستی من توی این سفر 7 ماهه شدم

 

دیگه دارم واسه خودم مردی میشم ماشالله..........

انشالله تعطیلات به همه خوش گذشته باشه

مامانم قول داده اولین فرصتی که وقت داشت بیاد خاطرات سفرمون رو واسم اینجا بنویسه ......

پروردگارم"تکیه گاه گلم باش!

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ستیانفس
21 فروردین 92 18:11
ای جونم نفسی خاله تو چقد شیطون شدن!!
زیارت قبول عزیزم
دست مامانی مهربون درد نکنه ،خوشحالم که بهتون خوش گذشته عسلید


آره خاله جون من سعی کردم کلی شیطونی کنم تا حسابی بهم خوش بگذره
ممنون
مامان رادمهر
21 فروردین 92 22:56
زیارت قبول زائرکوچولوی ناز.برامون دعا میکردی.

مامانی زیارت قبول.ماشالله پسرمون مردی شده واسه خودش




ممنون انشالله شما و راردمهر جونبرید زیارت امام رضا



مهناز مامان ترلان کوچولو
21 فروردین 92 22:59
سلام ممنون از پیاماتون ترلان خودش خیلی واسه چاردست و پا تلاش میکرد کلا خیلی پر جنب و جوشه اما میدونم که تا 10 ماهگی واسه چاردست و پا دیر نیست


سلام خواهش میکنم
خب پس بی دلیل نیست وزنش کمه ماشالله فعالیتش زیاده
بله منم شنیدم تا 10ماه وقت دارن ولی مهدیار 4دست و پارفتن رو دوست نداره فقط دوست داره دستشو بگیریم سر پا راه بره
مهناز مامان ترلان کوچولو
21 فروردین 92 23:01
کوچولوی نازی دارین خدا واستون نگهش داره ترلان 6 و نیم کیلووزن داره


لطف دارین گلم
خدا همه نی نی هارو نگه داره
مامان آرین
22 فروردین 92 2:05
سلام.زیارت قبول عزیزدلم.فائزه جون وقتی صحبت از امام رضا(ع)میشه ناخود آگاه اشکام جاری میشه.خوش به سعادتتون.آرین 2بار رفته مشهد یکبار وقتی 5هفته تو دلم بود وازش بیخبر بودم ودوم وقتی بدنیا اومدو4ماهه بود.

سلامممنون
همه ما ایرانی ها به امام رضایه ارادت خاصی دارم
الهی من فدای آرین گلی بشم
fm6
22 فروردین 92 23:36
سلام/خسته نباشد واقعاااااااااا/معلومه حسابی خوش گذشته به آقا مهدیار تو اولین سال زندگیش نصف ایرانو دید......ماشالله....


سلام ممنون
خداروشکر خوش گذشت مهدیار هم آقا بود وکاری کرد حسابی به همه خوش بگذره
مامان علیرضا
27 فروردین 92 13:30
ایشالا همیشه خوش باشین[hr
ممنون ن ن ن انشالله........................
بوس واسه علیرضا جون و مامانیش