سید مهدیارسید مهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
مهدیس ساداتمهدیس سادات، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

دلنوشته های مامان مهدیار

مهدیار نازنین برادر زیباترین دختر دنیاس

بهترین بابای دنیا...

1392/2/24 20:20
نویسنده : مامان فائزه
814 بازدید
اشتراک گذاری

مهدیار جونم امروز چه روزی شد ......

بازم دستگاه دست بابامسعود رو گرفت ...

امروز ساعت 1دوتا از انگشت های بابایی رو دستگاه گرفته بود ..باباجون و بابای بابا مسعود بابایی رو برده بودن بیمارستان

اما به من چیزی نگفتن بعداز ظهر مامان جون اومد خونمون و به من گفت .....................................

باباجون هم اومد منو وشما و مامان جون رو برد بیمارستان پیش بابایی

رفتیم بابایی رو دیدیم .. از حراست بیمارستان اجازه گرفتیم شما رو هم بردم پیش بابایی..

همش میخواستی به پانسمان بابایی دست بزنی.....

مهدیارم واسه بابایی دعا کن امشب قراره عملش کنن ..

میدونی این چندمین باره بابایی میره اتاق عمل.؟؟؟مهدیار یادت باشه بابامسعود بهترینه..

خدای مهربون مسعود من بهترین همسر دنیاست بهترین بابای دنیاست ..هواشو داشته باش...

الهی فداتشم مسعود جونم ..منو مهدیار عاشقتیم

صبورم ببخش که بخاطر ما و زندگیمون اینطوری شدی...

بابای مهدیار زود بیا خونه منو مهدیار بی حضورت هیچیم...

خدای مهربون حافظ مسعودم باش! 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

الهه(مامان یاسان)
25 اردیبهشت 92 0:05
واااااااااااای سلام فائزه جونم خدا بد نده عزیزم خیلی ناراحت شدم ایشاالله که هر چه زودتر بهتر بشند و برگردند سر خونه زندگیشون
مامان رادمهر
25 اردیبهشت 92 8:54
آخیییییییییی !!!! خدا به این پدرای مهربون و فداکار تن سالم و اجر فراوون و پول حلال بده.فائزه جون امیدوارم حال همسرتون زود خوب شه و مهدیار جون باباش رو تو خونه و سلامت ببینه نه رو تخت بیمارستان
مامان آرین
25 اردیبهشت 92 18:50
واییییییییییی خدای من .فائزه جون بمیرم برات چقدر سختی میکشی عزیزم ..انشاالله حال همسرت زود خوب شه وعمل موفقیت آمیزی داشته باشه.
مامان مهراد
26 اردیبهشت 92 15:26
ای وای امیدوارم زودتر بهبودی پیدا کنند. ناراحت شدم
مامان علیرضا
27 اردیبهشت 92 5:25
عزیزم به خیر گذشت؟ دعا گویت هستم ایشالا که خیره و چیزی نباشه
مامان ستیانفس
28 اردیبهشت 92 13:56
وای عزیزم خیلی ناراحت شدم ان شاالله هرچه زودتر خوب میشن و میان پیش تو و مهدیار جون،منتظرم تا خبرهای خوبی ازتون بخونم میبوسمت دوست خوبم