سید مهدیارسید مهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره
مهدیس ساداتمهدیس سادات، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

دلنوشته های مامان مهدیار

مهدیار نازنین برادر زیباترین دختر دنیاس

بهترین بابای دنیا2

1392/2/29 17:32
نویسنده : مامان فائزه
679 بازدید
اشتراک گذاری

خدارو هزار مرتبه شکر که حادثه ای که واسه بابایی پیش اومده بود بخیر گذشت ...

وقتی رفتیم بیمارستان و بابایی رو دیدم خیالم راحت شد درسته که بابایی 3تا از انگشت هاش آسیب دیده بود اما خداروشکر وقتی از دستش عکس گرفتن متوجه شدیم استخوان دستش چیزی نشده و با یه عمل ساده و چند تا بخیه خوب میشه انشالله ..

البته در مورد این مسئله الان که  به راحتی مینویسم اینقدرا هم آسون نگذشت بهمون..

شبی که بابایی عمل میشد همه مون تا دیر وقت بیمارستان بودیم خاله ها و دایی جون شمارو توی ماشین سرگرم کرده بودند اما دوست داشتی بیای پیش من ....منم بخاطر فضای بیمارستان دوست نداشتم شمارو ببرم داخل بیمارستان...

مجبور شدیم با ماشین بریم دوری بزنیم تا شما بخوابی وقتی برگشتیم ساعت12بود گفتن که بابایی به هوش اومده و من شمارو که توی ماشینمون خواب بودی سپردم به مامان جون و رفتم پیش بابایی...

شکر خدا بابایی حالش خوب بود یکساعتی پیشش موندم و بعدش بخاطر اینکه شما اذیت نشی رفتیم خونه..

دست باباجون و مامان جون و خاله جون ها و دایی جون درد نکنه این دوشب رو خونشون بودیم و زحمتشون دادیم 

واسه بابایی غذا درست کردیم منم شما رو میسپردم به مامان جون و خاله جون هاو میرفتم پیش بابایی و دو تایی توی اتاقش غذا میخوردیم

پسرم ممنون که این چندروز پسر خوبی بودی ....شکر خدا سرماخوردگیت هم بهتره

مهدیار جونم باید خداروشکر کنیم که بخیر گذشت...

آقا مهدیار باید دستای بابایی رو ببوسیم چون واسه منو شما, بابایی این چندروز اذیت شد ...انشالله که دیگه از این مشکلات پیش نیاد..

از همه  دوستها و مامانای مهربون هم ممنونم که این چند روز جویای احوالات مسعودم بودید ...

                                                        ماچماچماچماچ

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان حنانه زهرا
29 اردیبهشت 92 21:43
خداروشکرکه بخیرگذشت
منم اصلاطاقت ندارم ببینم بابای حنانه چیزیش بشه
اینم یه بوس خوشگل واسه مهدیارجون


ممنون انشالله همه باباها سلامت باشن
ممنون به ماسر زدین با افتخار لینک شدین
مامان ستیانفس
29 اردیبهشت 92 23:05
خدا رو شکر،عزیزم با خوندن این پست خیلی خوشحال شدم
ان شالله همیشه سالم وسلامت باشید
مهدیار جون منو ببوس هزار تا
......

فدای تو دوست گلم بشم من
بوس بوس

مامان رادمهر
31 اردیبهشت 92 14:08
خداروشکر عزیزم.خیلی خوشحالم که به خیر گذشت.انشالله دیگه از این اتفاق ها براتون نیفته گلم


ممنون دوست عزیزم
زهرا مامان فنچی
31 اردیبهشت 92 22:51
خداروشکرکه بخیرگذشت
امیدوارم حاشون زودتر بهتر بشه .به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم


ممنون خانمی
وبتون باز نمیشه عزیزم
الهه(مامان یاسان)
1 خرداد 92 14:21
سلام فائزه جون خداروشکر به خیر گذشت
شرمنده گلم من توی این چند روز شارژ نتم قطع شده بود نتونستم بهت سر بزنم


سلام فداتشم الهی
دشمنات شرمنده
ممنون
امير علي
4 خرداد 92 0:10
فائزه جون خدارو شكر به خير گذشت انشاالله هميشه سلامت و خوش باشيد


ممنون خانمی