سید مهدیارسید مهدیار، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره
مهدیس ساداتمهدیس سادات، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دلنوشته های مامان مهدیار

مهدیار نازنین برادر زیباترین دختر دنیاس

شیرین زبانم

1391/12/23 13:27
نویسنده : مامان فائزه
934 بازدید
اشتراک گذاری

مهدیار من میگه:

بابا      

آ بَ

مامًا

مم

نمیدونم شاید در این چند روز دذوق زده شدم که یادم رفته این اصوات و صداهایی که در میاره

اتفاقی به زبونش میان و شاید برای طفل شش ماه و بیست روزه زود باشد

حالا زود باشد یا نه  من مادرم و دلم پراست از خواستن ها......

شاید اتفاقی در کار است.....

اما       اگر اتفاقیست چرا پسر باهوشم وقتی  شیر میخواهد  مم را ادا میکند؟؟؟؟؟؟؟

یا وقتی کنارشم وبا آغوش بازش آغوشم را میخواهد مرا  ماما میخواند؟؟؟؟؟؟

و      بابا      گفتن هایش هم حکایت دل تنگی مسعودم را دارد که این روزها ی آخر سال را  تا آخر شب کار میکند و منو مهدیارم دلتنگش میشویم و دوری پدر از پسر 

پسر را به زبان آورده نمیدانم شاید...............مهربانم خدا قوت


 واین شیرین زبانی اتفاقی هم اگر باشد برای لحظه های شیرین مادریم کافی و دلچسب است....

خدایا "حافظ گلم باش!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامان ستیانفس
23 اسفند 91 14:45
ای جوووووونم
من فدای این فسقلی بشم
دوسةت عزیزم ستی منم این کلمه هارو میگه و دددددددد میکنه وبیشتر باباش رو صدامیکنه


خدانکنه
آخ زهرا جون پس تو هم حال این روزهای منو داری؟؟؟
من عااااااشق این روزام
الهه(مامان یاسان)
23 اسفند 91 14:49
خصوصییییییییییی


اومدم م م م م م خانم گل
مامان آرین
23 اسفند 91 22:44
سلام عزیزم قالب وبلاگ جدید مبارک باشه.هزارماشاالله به مهدیار باهوش با این کلمه هایی که میگوید.مامانی کاملا حس الان شما رو درک میکنم ماما گفتن وجرف ممم را ادامه دار تلفظ کردن این فسقل ها برای اولین بار چه غوغایی در دل مادر بپا میکندآرین منم 7ماهه بود دقیقا مثل مهدیار جون ماما وب ب وممم را میگفت ومنم دیوونش میشدم یادش بخیر


سلام ممنون این قالب موقته تا چندروز اول سال این قالب مهمونه منو مهدیاره دوباره قالب قبل رو جایگزین میسکنم
خوشحالم که دوستایی دارم که حال و هوای این روزهامو درک میکنند
واقعا این روزا اوج لذته
روزهای پیش روتون شیرین فرزانه مهربونم
هدی مامان مبین
24 اسفند 91 9:30
تمام موهای تنم سیخ شد...
چقدر این پستت هزارماشاالله داشت
گوارای وجودت این روزها...
روزهای شیرین تری پیش رو داری
ببوسش

خوشحالم که هدی جون که یکی از زیباترین قلم هارو داره
از نوشته هام خوشش اومده
به امید روزهای شیرین.................
شما هم ببوس گل پسرت رو

مامان دو بهونه قشنگ برای زندگی
25 اسفند 91 1:04
ماشاا... به این گل پسر باهوش مطمئن باش اتفاقی نیست و آقا مهدیار عزیز با هوش تشریف دارن اینو یه مامان با تجربه دو فرزند با هوش بهت مژده میده عزیزم خدا حفظش کنه انشاا... مامان عزیز ممنون از راهنماییت بابت مسافرت و استرس


ممنون انشالله که همینطوره
هزار ماشالله به گلهای باهوش شما
خواهش میکنم
الهه(مامان یاسان)
25 اسفند 91 20:16
فائزه جون نیستی کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


هستم گلم کمی بی حالم منو مهدیار سرماخوردیم
مامان رادمهر
25 اسفند 91 20:24
رادمهر من هم م م یا ماما رو میگه.ولی به قول تو من هم احساس میکنم میخواد از ته دلش صدامون کنه.ماشالله به مهدیار عزیزمون که اینقدر مامان جونش رو ذوق زده میکنه.آرزو میکنم سالی پر از شادی و سلامتی برای مهدیار گلم و مامان و بابای خوبش باشه[h

خدا رادمهر گلی رو حفظ کنه
ماشالله
ممنون انشالله من واسه شما و بقیه دوستای گل سال جدید رو تبریک میگم انشالله همه خوش باشن شما هم شاد و سلامت باشید
ببوس رادمهری رو
الهه(مامان یاسان)
25 اسفند 91 23:54
سلام فائزه جونم چرا عزیزم
یکم بیشتر مراقب خودت باش حلا دم عیدی سرما خوردنت دیگه چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
چشم
دیگه شد دیگه زمستون آخرین روزهاش پیچید به پروبال ما
الهه(مامان یاسان)
26 اسفند 91 10:41
سلام خانمی بهتری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


سلام قربونت شکر خدا خوبم
مامان آرین
27 اسفند 91 0:56
سلام فائزه جون.اومدم وبتون پیام تبریک سال نو بذارم دیدم نوشتین سرماخوردگی داشتین.ناراحت شدم.انشاالله زود زود خوب شین عزیزم.
سال نو رو پیشاپیش از طرف خودم وآرین کوچولوبه شما وخانواده محترمتون تبریک میگم.انشاالله سال بسیار خوبی داشته باشین.


ممنون فرزانه جون
شکر خدا خوب شدم گلم
انشالله سال جدید برای خانواده سه نفره شماهم سالی پر از لبخند وسلامتی باشه آمین
میبوسم روی ماه آرین نازم ومامان مهربونش رو
تعطیلات خوش بگذره
الهه(مامان یاسان)
28 اسفند 91 16:32
سلام فائزه جونم نه بابا مگه کارای عید تموم شدنیِ!!!!ایشاالله بهتون خوش بگذره
ما هم بعد از سال تحویل راه میفتیم دعا برا من و یاسان یادت نره
راستی با کیا میرید؟؟؟؟





سلام انشالله به شماهم خوش بگذره حتما عزیزم شماهم مارو فراموش نکنید
با خانواده ی من و خانواده ی آقا مسعود
یاسان منو ببوس
fm6
9 فروردین 92 12:10
سلام!
خوش بحال شما و خوش بحال پسر شما
خانواده سه نفره باشه..